تومی دانی وهمه می دانند که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من.... از آوردن برق امیدی در نگاه من ،از برانگیختن موج شعفی در دل من عاجز است.... تو می دانی وهمه می دانند که شکنجه دیدن بخاطر تو،زندگی... زندانی کشیدن بخاطرتو،رنج بردن به پای تو تنها لذت بزرگی من است... ازشادی توست که برق امید درچشمان خسته ام می درخشدو... از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت رادر ریه هایم احساس می کنم... نمی توانم خوب حرف بزنم... نیروی شگفتی راکه در زیر این کلمات ساده وجمله های ضعیف پنهان کرده ام؛ دریاب...دریاب!!! من تورا دوست دارم،همه زندگی ام،همه روزها وشبهای زندگی ام.... هرلحظه از زندگی ام براین دوستی شهادت می دهند./ شاهدبوده اند وشاهد هستند ومی مانند... آزادی تو مذهب من است... خوشبختی تو عشق من است... آینده تو تنها آرزوی من است... "دکتر علی شریعتی"