عبدالله بن مسعود گفت : به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم عرض کردم : یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم هر گاه از دنیا رحلت کردى چه کسى شما را غسل مى دهد؟ فرمود: هر پیغمبر را وصى او غسل مى دهد. عرض کردم یا رسول صلى الله علیه و آله و سلم وصى شما کیست ؟ فرمود: على بن ابیطالب . عرض کردم : یا رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم پس از شما چه مدت زندگى مى کند؟ فرمود: سى سال همانند یوشع بن نون که وصى حضرت موسى بود او بعد از موسى نیز سى سال زندگى کرد و صفورا همسر حضرت موسى دختر شعیب پیامبر بر یوشع بن نون خروج کرد و گفت من از تو به امر پیشوایى و رهبرى سزاوارترم . پس یوشع با وى جنگید و به خوبى با وى کارزار کرد و اسیرش نمود و در حال اسیرى به نیکى با وى رفتار کرد.
حضرت على (علیه السلام ) نیز با وى عایشه مى جنگد و به خوبى با او مى جنگد و اسیرش مى کند و با وى به نیکى رفتار مى کند، و خدا درباره او نازل فرموده که : و قرن فى بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولى (0) یعنى در خانه هایتان قرار بگیرید و همچون جاهلیت پیشین ، خودآرایى و جلوه گرى نکنید و مقصود پروردگار از جاهلیت قدیم در این آیه صفورا دختر شعیب است .(1)
0:احزاب/۳۲
1:کمال الدین جلد ۱ ص۲۷
شنبه 28 فروردین ماه سال 1389 @ 6:20 PM
على (علیه السلام ) مى فرماید: چون آفتاب غروب کرد، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به ام سلمه فرمود که فاطمه علیهاالسلام را نزد او بیاورد.ام سلمه فاطمه علیهاالسلام را در حالى که پیراهنش بر زمین کشیده مى شد آورد، دانه هاى درشت عرق از چهره فاطمه علیهاالسلام بر زمین مى چکید از حجب و حیا چون نزدیک پدر رسید پاى وى لغزید و بر زمین آمد رسول خدا فرمود: دخترم خداوند تو را در دنیا و اختر از لغزش حفظ کند، همین که در برابر پدر ایستاد حضرت پرده از رخسار منورش بر گرفت و دست او را در دست شویش گذارد و گفت : خداوند پیوند تو با دخت پیامبر را مبارک گرداند، على ، فاطمه نیکو همسرى است ، آنگاه فرمود: فاطمه ! على هم نیکو شوهرى است . سپس فرمود: به اتاق خود روید و منتظر من بمانید...
جمعه 27 فروردین ماه سال 1389 @ 12:44 PM
روزى على (علیه السلام ) همراه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در یکى از راههاى مدینه عبور مى کردند ناگاه مردى بلند قامت و چهارشانه ... جلو آمد و بر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم سلام کرد و احترام شایانى نمود سپس رو به على (علیه السلام ) کرد و گفت : سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو اى خلیفه چهارم ، آنگاه به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم رو کرد و گفت : آیا این گونه نیست که گفتم ؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: آرى چنین است . آن شخص ناشناس از آنجا رفت على (علیه السلام ) از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم پرسید: این چه لقبى بود که این مرد ناشناس به من داد و تو هم آن را تصدیق کردى ، من خلیفه ام چهارم هستم ؟ پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: حمد و سپاس خدا را، همانگونه که او گفت تو خلیفه چهارم هستى زیرا اولین خلیفه آدم (علیه السلام ) است. و دومین خلیفه داود (علیه السلام ) است . و سومین خلیفه هارون برادر موسى (علیه السلام ) است که خلیفه موسى شد و خداوند در (آیه 3 سوره توبه ) مى فرماید:و این اعلامى است از طرف خدا و رسولش بر عموم مردم در روز حج اکبر (عید قربان ) که خداوند و پیامبرش از مشرکان بى زار است .اى على ابلاغ کننده برائت از مشرکان از جانب خدا و رسولش تو هستى و تو وصى و وزیر من مى باشى و دین مرا ادا مى کنى ... پس تو چهارمین خلیفه مى باشى چنانکه آن شخص با این عنوان بر تو سلام کرد آیا مى دانى او چه کسى بود؟
او برادرت خضر (علیه السلام ) بود.
جمعه 27 فروردین ماه سال 1389 @ 01:35 AM
روزى گاوى با شاخ تیز خود شکم خرى را درید. صاحب خر شکایت خود را به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم عرضه داشت هنوز خدا صلى الله علیه و آله و سلم سخن نگفته بود که ابوبکر عقیده اش را اظهار کرد و گفت حیوان زبان بسته اى حیوان زبان بسته ى دیگرى را کشت به کسى مربوط نیست . ولى امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرمود: اگر آن گاو آزاد بود و به خر حمله آورد و شاخش زده صاحب گاو مسئول این جنایت است زیرا گاو وحشى خود را آزاد گذاشته تا به مال مردم تعدى و تجاوز کند. ولى اگر آنجایى که گاو بسته بوده و خر با پاى خود به پیش گاو رفته و سرانجام کشته شده صاحب گاو گناهى ندارد و از دادن تاوان معاف است .رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: قضاوت على کافیست
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->